رسته‌ها
خون و طلا
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 30 رای
نویسنده:
مترجم:
احمد سعیدی
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 30 رای
از عملیات مایک هامر

سرآغاز داستان:
زمستان تازه تازه می رفت تا آغاز شود. هوا روز به روز سردتر و سردتر میشد و پالتوها و لباسهای پشمی از انبارها خارج میشد و بر تن صاحبانش قرار می گرفت. در دفتر کارم پشت میز تحریر قهوه ای رنگی که از چوب ماهان ساخته شده بود، نشسته بودم و مشغول خواندن داستان دنباله داری در یکی از مجلات هفتگی بودم.
ولدا در گوشه دیگر اتاق در پشت میز خودش نشسته و مشغول ماشین کردن نامه ای بود که همان روز قرار بود آن را به اداره پلیس بفرستیم و گزارشی درباره حادثه چند روز قبل بود. در همان هنگام ناگهان درب اتاق صدا کرد و من سرم را از روی مجله برداشتم...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
98
آپلود شده توسط:
froz143
froz143
1400/06/21

کتاب‌های مرتبط

کلاغ ها
کلاغ ها
4.3 امتیاز
از 3 رای
پتک
پتک
4.4 امتیاز
از 15 رای
جانی سرخ مو
جانی سرخ مو
4.6 امتیاز
از 17 رای
حرفه من آدم کشی است
حرفه من آدم کشی است
4.5 امتیاز
از 13 رای
دزدان در جزیره
دزدان در جزیره
4.6 امتیاز
از 14 رای
هزار گلوله برای مایک هامر
هزار گلوله برای مایک هامر
4.6 امتیاز
از 14 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی خون و طلا

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
خون و طلا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک